آیا رئیسی مقصر است؟

رضا آرین – فعال سیاسی

از حدود دو سال پیش و به خصوص بعد از گرانی بنزین و حوادث غمبار آبان ۹۸ حامیان رئیسی مرتباً شرایط را به انتخاب نادرست مردم نسبت داده و بیان می کردند اگر در سال ۹۶ درست رای داده بودید شرایط اینگونه نبود.

نهایتاً در خرداد سال گذشته رئیسی بر مسند ریاست جمهوری نشست و هواداران او بی صبرانه منتظر بودند تا دستاورد های او را به عنوان سند حقانیت ادعای های خود در جامعه مطرح سازند.

اما شرایط اینگونه پیش نرفت و موج گرانی ها همچنان می تازد و سفره های مردم کوچک تر می شود. هرچند اکثریت مردم با عدم مشارکت در انتخابات از ابتدا بی اعتمادی خود به این ادعاها را نشان داده بودند اما امروز بخشی از حامیان رئیسی نیز دچار تردید شده اند. اما به راستی آیا رئیسی  مقصر است؟

پاسخ این است که اگرچه رئیسی به عنوان رئیس جمهور مسئول ناکامی ها در عدم تحقق وعده های انتخاباتیش نظیر کنترل موج گرانی،  ساماندهی بورس، رفع تحریم ها و….می باشد اما به عنوان یک منتقد رئیسی از سال ۹۶ بیان می دارم که حقیقتاً رئیسی مقصر تمامی مشکلات نیست. پس ایراد کار کجاست؟

دولت رئیسی

شخصاً مشکل را آنجایی می دانم که تصور می شود با رفتن یک فرد و آمدن فردی دیگر می توان مشکلات را حل کرد. تفکری که روحانی را عامل مشکلات معرفی کرده و به مردم بیان می‌کرد با آمدن یک رئیس جمهور انقلابی مشکلات حل می‌شود.

این دوستان تصور می کردند مشکل صرفاً مربوط به لوکوموتیوران است در حالیکه بنده معتقدم ریل گذاری باید تغییر کند و تا این کار انجام نشود عوض کردن ۱۰ لوکوموتیو ران  دیگر هم گره ای از کار فروبسته ما باز نخواهد کرد.

 به عبارت دیگر نیاز به بازنگری در سیاست‌های کلان کشور داریم.

یکی از این بازنگری ها در اصل مهم شفافیت باید رخ دهد. مبارزه اساسی با فساد ممکن نخواهد بود مگر با اجرای فراگیر و بدون استثنای شفافیت. تا زمانی که شفافیت صرفاً برای مچ گیری رقبای سیاسی استفاده شده و در مورد دوستان خود چشم پوشی کنیم یا برخی را بری از هر خطایی بدانیم موفقیتی در مبارزه با فساد اقتصادی بدست نخواهد آمد.

باید بدانیم به جز مسائل نظامی و امنیتی محرمانه دیگری در کشور نداریم و اگر یک نهاد نظامی در فعالیتهای اقتصادی مثلاً ساخت پتروشیمی، راه سازی  یا ساخت سد ورود کرد باید قراردادهایش در این زمینه ها شفاف سازی شده و در معرض دید عموم قرار گرفته و رسانه ها امکان پرسشگری در این موارد را داشته باشند. این مهم در مورد سازمان‌های بزرگ اقتصادی نظیر بنیاد مستضعفان، آستان قدس رضوی و حتی شهرداری تهران نیز صدق می‌کند

از دیگر موارد در این بازنگری توجه به شایسته سالاری است. سالهاست که از اهمیت اقتصاد مقاومتی صحبت می شود اما زیرساخت‌های آن فراموش شده است. اقتصاد مقاومتی یعنی بالابردن هرچه بیشتر بهره وری و  استفاده  بهینه از امکانات داخلی.  این مهم میسر نمیشود مگر با استفاده از شایسته ترین افراد در هر زمینه لذا پیش شرط  تحقق اقتصاد مقاومتی، شایسته‌سالاری و حذف تمامی سهمیه ها ،رانت ها و سفارشات است

از دیگر موارد مهم که نیاز به بازنگری در سیاست های کلان کشور دارد می توان به قانون مداری بجای مصلحت اندیشی های فراقانونی و لزوم تنش زدایی بین المللی برای دستیابی به منابع خود و تسهیل امکان سرمایه گذاری خارجی برای توسعه صنایع بالادستی اشاره کرد.

تجربه قریب به یکساله دولت رئیسی به ما نشان می دهد با حذف یک جناح سیاسی و سر کار آمدن جناح دیگر ولو با نامهایی نظیر انقلابی، ارزشی و جهادی مشکلی از ما حل نخواهد شد و تنها راه ممکن برای اصلاح امور، ایجاد اصلاحاتی ساختاری و بازنگری در سیاست‌های کلان کشور است.

 بدانیم که اگر چشم بر این واقعیت ها ببندیم متاسفانه در بر همین پاشنه خواهد چرخید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *