معصومه ابراهیمی؛ دکترای جامعه شناسی و مدرس دانشگاه

این روزها که در فضای پرتنش کرونا و قرنطینه های خانگی، روزگار سپری میکنیم تمام تلاشمان صرف حفظ جانمان میشود در برابر کرونا ! غافل از آنکه با چنین تفکری تیشه به ریشه ی وجودمان زده ایم…

طرف دیگر ماجرا جایی که مدیریت مبارزه با کرونا صرفا بر منطق پزشکی پیش میرود و امروز حتی پیکره پزشکی خسته و فرسوده از این حجم از آسیب!

طبیعی است در چنین شرایطی انگشت مسوولیت در برابر کرونا از پیشگیری تا درمان بر عهده خود فرد گذاشته می‌شود. و نتیجه اش می‌شود ناامیدی، فرسایش، بی اعتمادی، پوچی…

حال آنکه در این فضا کمتر دیده و شنیده شده که مسئولان دریابند که کرونا یک امر اجتماعی است نه صرفا پزشکی!

نبود این گفتمان ماحصلش شده فضایی پر از تکثیر پیامهای غیربهداشتی در فضای شهر…

همچون امر و نهی کردن که آن کار را انجام بده و این کار نه ! و ذهنها خسته از این آری و خیرها…

به نظر می‌رسد نظام اجتماعی ما تشنه پیامهای بهداشتی است. شاید مدیران ما هنوز گفتمان پیامهای بهداشتی کارامد را نمی دانند!

هر آنچه هست می‌طلبد طرحی نو دراندازیم قبل از آنکه روزنه های امید به ناامیدی بدل گردد…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *